به گزارش مشرق، عباس عراقچی در برنامه تلویزیونی «زنده رود» که صبح امروز از سیمای مرکز اصفهان پخش شد در مورد اینکه چرا فامیل عراقچی را انتخاب کردهاند، گفت: پدربزرگ من در اصفهان تاجر فرش بود و با عراق کنونی و عراق عجم که امروز اراک است تبادل تجاری داشت و برای همین، در زمان انتخاب نام فامیلی، عنوان عراقچی یعنی کسی که با عراق سر و کار دارد را انتخاب کرد.
پدربزرگم ساکن محله احمدآباد اصفهان بود
وی افزود: پدر بزرگم ساکن محله احمدآباد بود و در بازار فرش اصفهان هم حجره داشت، پدرم هم به تأسی از پدرش همین شغل را انتخاب کرد و برادران من هم همین صنف را انتخاب کردند اما قسمت من چیزی دیگری بود.
معاون امور حقوقی و بینالمللی وزارت امور خارجه تصریح کرد: در زمان انقلاب 16-17 ساله بودم، در کوران انقلاب حضور داشتیم و بعد از آن هم با آغاز جنگ به جبهه اعزام شدم، بعد از قبولی در دانشگاه نیز وارد سپاه شدم و بعد به پیشنهاد یکی از دوستانم در امتحان ورودی وزارت امور خارجه شرکت کردم، قبول شدم و مسیر دیگری را انتخاب کردم.
ماجرای نشان دادن عکس نوه عراقچی به شرمن
وی در بیان خاطراتی از دوران مذاکرات با اشاره به اخبار حاشیهای که از جریان مذاکرات منتشر میشد، گفت: دوران پرتنشی و پراسترسی بود که این فشارها به محیط بیرون هم میرسید و ما در همین دوران نیاز به انگیزه و انرژی داشتیم. در جریان مذاکرات در وقت استراحت بین گفتوگوها در حال تماشای تصاویری از نوهام بودم که به تازگی به دنیا آمده بود، خانم شرمن هم نزدیک من آمد تا مسئلهای را مطرح کند و وقتی دید در حال تماشای عکس نوهام هستم او هم عکس نوهاش را از موبایلش به من نشان داد.
لطیفههایی که برای عراقچی و تیم مذاکرهکننده ساخته میشد
«... در جریان مذاکرات، لطیفههایی هم ساخته میشد که به گوش ما نیز میرسید. حتی من، آقای ظریف و روانچی یک گروه وایبر داشتیم که این لطیفهها را برای من ارسال میکردیم و اتفاقا برخی فکر میکردند مذاکرات را در این گروه انجام میدهیم....»
وی با بیان این مطلب گفت: کار به سختی پیش می رفت اما بعد از هر دور مذاکره در گفتوگو با خبرنگاران اعلام میکردیم که بحثها خوب بود و ادامه دارد. میگفتند عراقچی همیشه میگوید فضا خوب است و بحثها ادامه دارد، در همین رابطه حتی لطیفه هم ساختند که یک شخصی به خواستگاری رفته بود و به او گفتند چه شد، او هم گفت فضای خوبی بود و بحثها ادامه دارد.
معاون وزیر امور خارجه درباره چارچوبهایی که بر مذاکرات حاکم بود، تصریح کرد: مذاکره کننده اصولا در چارچوب دستورالعملهایی که دارد رفتار میکند. این طور نیست که مذاکره کننده فضای بازی داشته باشد و هر کاری خواسته انجام بدهد. دستورالعملها قبلا مشخص شده و خطوط قرمز روشن است. ما در مذاکرات هستهای چارچوبهای مشخص و خطوط قرمز تعیین شدهای داشتیم که حق عبور از آنها را نداشتیم.
مذاکراتی که خیلی سخت گذشت
وی افزود: اما اینکه بتوانیم طرف مقابل را که چارچوب کاملا متفاوتی داشت به خواسته خود نزدیک کنیم کار بسیار سختی بود. ماهها مذاکره میکردیم و یک قدم نه ما حرکت میکردیم و نه آنها. اینکه اهداف به هم نزدیک شود کار سختی بود و ممارست زیادی نیاز داشت.
عراقچی درباره سختی مذاکرات بیان کرد: یک طرف ما بودیم و یک طرف قدرتهای بزرگ دنیا و اینکه میگوییم قدرتهای بزرگ دنیا تعارف نیست چون حق وتو در مسائل دنیا را دارند. در همه مسائل این 6 کشور با هم مذاکره کردهاند و برای دنیا تعیین تکلیف کردند. این بار همه یک طرف بودند و از نگاه خود با یک کشور که قدرت درجه 2 است روبرو شدند هرچند ما وابسته به قدرت لایزال الهی و دریای بیکران مردم هستیم.
وی افزود: بالاترین نهاد حقوقی در دنیا در حقوق بین الملل شورای امنیت و قطعنامههایی است که صادر میکند به ویژه قطع نامههای فصل هفت. زمانی با یکی از مذاکره کنندگان غربی صحبت میکردم، به او گفتم ما قطعنامهها را اجرا نمیکنیم از ابتدا نیز خط قرمز همین بوده است، دیدیم که 6 قطعنامه شورای امنیت یک جا لغو شد بدون اینکه حتی یک ساعت اجرا شده باشد و این موضع قوی ما بود.
عضو تیم مذاکره کننده ادامه داد: این دیپلمات اروپایی به من گفت در دنیا هیچ چیز را بالاتر از شورای امنیت قبول نداریم، بالاتر از شورای امنیت خدا است که خدا را هم قبول نداریم. این نگاه آنها بود. ببینید چقدر مشکل است که قطعنامهها یک ساعت هم اجرا نشد و در طول مسیر مذاکره با این گروه جنگ اعصاب و سختیهای زیادی کشیدیم.